سکانس اول؛ اشتیاق


نرگس عاشوری

دبیر یا ناظر؟


ابراهیم داروغه‌زاده که سال‌هاست به‌عنوان مدیر فرهنگی فعالیت می‌کند امسال با حکم محمدمهدی حیدریان رئیس سازمان سینمایی به‌عنوان معاون ارزشیابی و نظارت معرفی شد. زمانی که خبر انتصاب داروغه‌زاده به‌عنوان دبیر جشنواره فیلم فجر منتشر شد، می‌شد حدس زد که قرار است سی و ششمین جشنواره فیلم فجر چه رویکردی داشته باشد. احتمالاً این حضور می‌تواند مشکل ممیزی فیلم‌ها را از همان ورودی اول به حلقه اکران حل کند، یعنی آثاری مثل «آشغال‌های دوست داشتنی» که محصول سال 91 است و هنوز اکران نشده، باز هم توسط هیأت انتخاب دیده نمی‌شود و راهی به پرده سینماها نخواهد داشت. از سویی دیگر می‌توان مطمئن بود همه فیلم‌هایی که در این دوره از جشنواره نمایش داده می‌شوند، مشکلی برای اکران عمومی ندارند و براحتی پروانه نمایش دریافت خواهند کرد. داروغه‌زاده در این مدت با مخاطبان جشنواره و نمایندگان رسانه‌ها بارها سخن گفته و به نظر می‌رسد مدیری است که اصل کارش را بر تعامل با نمایندگان رسانه‌ها قرار داده است. این ویژگی مثبت او مهم‌ترین وجه عملکردش تا امروز بوده است. او در گفت و گو با « ایران » به نقدهایی که کارشناسان نسبت به شیوه مدیریتی او در مقام دبیر جشنواره وارد کرده اند پاسخ گفته است.

با وجود انتقادهایی که درباره کم شدن فیلم‌های اول و بخش مستند وجود دارد جشنواره سی و ششم تا زمان شروع نمایش فیلم‌ها منظم و طبق برنامه پیش رفته است. چه ترتیبی اتخاذ کرده‌اید که در ایام جشنواره این ریتم خوب و منظم حفظ شود.
به اعتقاد من مهم‌ترین هدف و اساساً نفس برگزاری جشنواره نمایش فیلم است و باید اجرا و برگزاری جشنواره از چنان نظمی برخوردار باشد که هیچ حاشیه‌ای دیده یا بر متن مسلط نشود. یکی از بزرگ‌ترین مشکلات ما در سال‌های گذشته این بود که برگزارکنندگان جشنواره و برگزاری جشنواره خیلی دیده شدند؛ در‌صورتی که هنر ما باید این باشد که جشنواره از چنان نظمی برخوردار باشد که کسی متوجه نشود چه کسی دارد آن را برگزار می‌کند. امیدوارم به‌روزی برسیم که اهمیت جشنواره، فیلم‌ها باشند و نه برگزارکنندگان. بخشی از این نظم وام گرفته از تجربیات سال‌های گذشته و بخشی از آن مربوط به تیم حرفه‌ای است که با جشنواره همکاری دارند. دوستان بخش اجرایی جشنواره از بهترین‌ها هستند که تمام تلاش‌شان را مصروف این کرده‌اند که بهترین سرویس را برای برگزاری جشنواره ارائه دهند. با کم شدن تعداد فیلم‌ها پیش‌بینی می‌کنیم برنامه نمایش منظمی داشته باشیم. یکی از حاشیه‌های سال گذشته همین موضوع بود که با حضور سی و دو فیلم در بخش مسابقه میزان دقت داوری‌ها کم می‌شود و حالا با کم شدن تعداد فیلم‌ها به داوری‌های دقیق‌تر امیدواریم. این اتفاق می‌تواند بخش مهمی از حاشیه‌ها را کم کند. مضاف بر اینکه ما امسال به بخش مستند جایگاه ویژه‌ای دادیم و بخش مستند برای نخستین بار در بخش اصلی جشنواره شرکت دارد و به‌عنوان دو فیلم از 25 فیلم بخش مسابقه داوری می‌شود و در سینماهای مردمی نمایش داده می‌شود به این امید که قدمی برای اکران عمومی آثار مستند باشد. همه تلاش مان این بود که طبق آیین‌نامه و مقررات عمل کنیم و نوع برخوردمان با فیلم‌ها و صاحبان آثار منصفانه باشد. سعی کردیم قول‌هایمان به اصحاب رسانه در خبررسانی‌ شفاف را عملی کنیم و امیدواریم همین مسیر را تا آخر ادامه بدهیم.
نمایش آثار مستند در سینماهای مردمی اتفاق خوبی است اما این موضوع باید اطلاع‌رسانی می‌شد تا مخاطب با آگاهی و با اختیار خود این فیلم‌ها را انتخاب کند نه اینکه به او تحمیل شود. یکی از گلایه‌های مطرح شده در خصوص خرید اینترنتی بلیت‌ها همین بود که اگر خواهان تماشای این فیلم‌ها بودیم آن را به صورت رایگان در جشنواره سینما حقیقت می‌دیدیم. می‌شد حداقل از مسئولان سینماهای مردمی خواست که برنامه‌های سینماهای مردمی را زودتر اطلاع‌رسانی کنند.
اتفاقاً امسال برنامه فیلم‌ها قبل از فروش بلیت‌ها مشخص شده بود اما چون بخش جوایز سیمرغ مردمی به‌صورت اینترنتی برگزار می‌شود لازم بود کدهایی روی بلیت‌هایی که پیش فروش می‌شد درج شود. برای پیشگیری از هر شائبه‌ای و خریدن بلیت‌ها برای امتیازدهی به فیلمی خاص تصمیم بر آن شد که برنامه‌های سینماها یک روز پس از خرید بلیت‌ها معرفی شود. با وجود این هرکسی می‌دانست چه ستونی از فیلم‌ها را خرید می‌کند. در مورد مستندها و اینکه خرید بلیت آن اختیاری نبوده هم باید بگویم که هر دو مستند کار جذابی است و حتماً تماشای آن روی پرده بزرگ سینما اتفاق جذابی خواهد بود. یکی از رویکردهای ما همین فرهنگ‌سازی برای تماشای فیلم‌های مستند در سالن سینماست. اگر هم احیاناً کسی حقش ضایع شده و فکر می‌کند به او تحمیل شده است می‌توان با ایجاد شرایطی آن را جبران کرد. ضمن اینکه امسال با کاهش تعداد آثار شرکت‌کننده مخاطبان فقط برای خرید فیلم‌های بخش مسابقه هزینه کرده‌اند. حضور فیلم‌های خارج از مسابقه در جدول فروش مردمی بر استقبال مردم تأثیر منفی می‌گذارد اما امسال فقط بخش مسابقه را داشتیم و این اشتیاق باعث شد مجبور شویم بیشتر از ظرفیت بخش مردمی پیش فروش کنیم، با این حال 20 درصد هم برای گیشه گذاشته‌ایم تا کسانی که می‌خواهند یک یا دو فیلم را به انتخاب خودشان ببینند بتوانند از طریق گیشه نیاز خود را برطرف کنند.
با وجود اشاره شما به تلاش برای فرهنگ‌سازی تماشای فیلم‌های مستند در سینما اما مستندسازان جزو منتقدان جدی جشنواره هستند. یکی از موارد انتقادی تشابه اسامی فیلم‌های معرفی شده توسط هیأت انتخاب بخش آثار مستند جشنواره فیلم فجر با آثار به نمایش درآمده در جشنواره سینما حقیقت است. در فهرست اولیه تنها دو فیلم با آثار جشنواره سینما حقیقت متفاوت بود که در نهایت توسط هیأت انتخاب بخش مسابقه فیلم فجر هم حذف شد. اگر قرار بود آثار جشنواره سینما حقیقت توسط هیأت سه نفره انتخاب آثار مستند معرفی شود اساساً چه لزومی به تشکیل این هیأت انتخاب بود.
قرار نبود همان فهرست انتخاب شود ولی خب آثاری انتخاب شدند که جزو بهترین‌ها بودند اگر چه پیش از این هم در جشنواره سینما حقیقت شرکت داشتند. برای جشنواره فیلم فجر هنوز به این جمع‌بندی نرسیده‌ایم که تنها آثار مستندی مجوز حضور در جشنواره را داشته باشند که در بخش سینما حقیقت حضور نداشته‌اند. به هر حال نمی‌خواهیم جشنواره سینما حقیقت را تضعیف کنیم. هر هیأت داوری سعی می‌کند بهترین آثار را انتخاب کند و در فاصله کوتاه بین سینما حقیقت و جشنواره فیلم فجر ما نمی‌توانیم توقع داشته باشیم که اتفاقات عجیب و غریبی بیفتد. اضافه بر اینکه خود مستندسازها اصرار دارند که با وجود شرکت در جشنواره سینما حقیقت در فجر هم حضور داشته باشند.
سال گذشته سینمای مستند بخش مختص به خود را داشت اما این بخش در جشنواره سی و ششم حذف شده است. این حذف شدن چطور می‌تواند در راستای هدف حمایت جشنواره فجر از مستندسازان قرار بگیرد.
پاسخ به این سؤال همان سؤال قبلی‌ خودتان است! همین طور که الان مردم می‌گویند که اگر ما می‌خواستیم این فیلم‌ها را در سالن سینمای مردمی ببینیم در سینمای رسانه هم همین اعتراض وجود داشت. اصحاب رسانه هم می‌گویند آنها که علاقه‌مند هستند در جشنواره سینما حقیقت این آثار را دیده‌اند. باید به یک شکلی همه جوانب را در نظر بگیریم و راه حلی ارائه بدهیم.
گلایه مردم به خاطر هزینه برای خرید بلیتی است که نمی‌دانستند به آثار مستند تعلق دارد چون اطلاع‌رسانی درست نشده و مردم از حضور فیلم‌های مستند در بخش مسابقه این دوره از جشنواره بی‌اطلاع بودند. به هر حال مستندسازان هم جزو همین سینما هستند و در روزگاری که هر روز عرصه برای آنها تنگ‌تر می‌شود توقع دارند فیلم‌هایشان در مهم‌ترین جشنواره سینمایی به نمایش گذاشته شود. گلایه مستندسازان این است که این تصمیمات همیشه پشت درهای بسته و با حضور دو سه نفری اتخاذ می‌شود که به تعبیر خودشان نماینده خوبی از این جمع نیستند. گویا قرار بوده در جلسه‌ای با انجمن مستندسازها در این خصوص مشورت شود که کنسل شده است.
یک جلسه با حضور رامین حیدری فاروقی، مرتضی رزاق‌ کریمی، محمد کارت و یکی از تهیه‌کنندگان مستند برگزار کردیم و قرار شد آقای رزاق کریمی جلسات را خودشان ادامه دهند و به هر جمع‌بندی که رسیدند نتیجه را اعلام کنند و در نهایت این تصمیم اتخاذ شد. در سال‌های اخیر یکی از پیشنهادها قید شرط نخستین نمایش در جشنواره فیلم فجر بود مبنی بر اینکه تنها فیلم‌هایی بتوانند در این بخش حاضر شوند که پیش از این در جشنواره سینما حقیقت به نمایش درنیامده باشد اما این تصمیم به نوعی تضعیف جشنواره سینما حقیقت بود. جشنواره فیلم حقیقت یک جشنواره بزرگ حرفه‌ای در سینمای مستند است هر چقدر آن را تقویت کنیم بهتر است. اگر در جشنواره فیلم فجر برای فیلم‌های مستند اینقدر جذابیت ایجاد کنیم باعث تضعیف جشنواره سینماحقیقت خواهد شد. ضمن اینکه ما امسال برای نخستین بار سینمای مستند را بخش سینمای مردمی اضافه کرده‌ایم و فیلم‌هایی را انتخاب کرده‌ایم که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
معیارتان برای انتخاب آثار فقط همین نکته بود؟
هم به هیأت انتخاب سه نفره آثار مستند و هم هیأت انتخاب فیلم‌های بخش مسابقه همین موضوع را تأکید داشتیم که این آثار قرار است در سالن سینما و برای مخاطب عام اکران شود. اتفاقاً مستندهای خوبی هم درخواست حضور در جشنواره را داشتند که حتی مورد تحسین جشنواره‌های جهانی قرار گرفته‌اند اما به خاطر همین ضرورت اکران در سینماهای مردمی در بخش مسابقه جشنواره فجر قرار نگرفتند.
تا سال گذشته کاخ سینماهای مردمی مشخص بود، مدیر اجرایی داشت و در یک مراسم برنامه‌ریزی شده فرش قرمز که اساساً مناسب همین سینماهای مردمی است در آن برگزار می‌شد امسال قرار است این تعامل و دیدار بین اهالی سینما و مردم چگونه شکل بگیرد؟
هر فیلمی هر روز دو اکران دارد که در هر اکران عوامل فیلم در کنار مردم فیلم‌ها را می‌بینند و در واقع سعی شده است در کل سینماهای شهر این فضای شور و نشاط و ارتباط با اهالی سینما ایجاد شود و محدود به یک پردیس سینمایی نباشد. تمام سالن‌هایی که اکران مردمی جشنواره دارند امسال میزبان صاحبان آثار و عوامل شان خواهند بود. پیش از نمایش فیلم در هر سالن در آیینی با حضور مجری و عوامل فیلم معرفی خواهد شد.
همانطور که در صحبت‌هایتان اشاره کردید تب و تاب و اشتیاق مردم برای خرید بلیت‌ها نشان می‌دهد که جشنواره فیلم فجر همچنان برای مردم جذاب است اما برای فیلمسازها چطور؟ در نشست‌های خبری درباره علت حضور نداشتن بهمن فرمان‌آرا و نرسیدن فیلم کارگردانانی مثل رسول صدرعاملی و کمال تبریزی و... توضیح دادید. اما فیلمسازهایی مثل ابوالحسن داوودی هم بودند که با وجود آماده بودن فیلمشان آن را تحویل جشنواره ندادند یا مثل مانی حقیقی ترجیح دادند نخستین نمایش فیلمشان در جشنواره‌های خارجی باشد و نه جشنواره فیلم فجر. این اتفاق‌ها چنین نگرانی را ایجاد می‌کند که به مرور زمان جشنواره فیلم فجر جایگاه اصلی خودش را بین فیلمسازها از دست بدهد.
تصور نمی‌کنم در مقابل 67 فیلمی که با تمام وجود تلاش کردند فیلمشان در بخش مسابقه جشنواره فیلم فجر قرار بگیرد، غیبت دو سه فیلمی که صاحبانشان به هر دلیلی تمایل نداشتند در جشنواره باشند مبنای قضاوت مناسبی برای کم شدن این شور و شوق در میان فیلمسازان باشد. کمتر از دو درصد فیلم‌ها در جشنواره حضور پیدا نکردند و بیش از 98 درصد فیلم‌ها درخواست حضور داشتند. به نظرم حتی طرح این سؤال بی‌احترامی به 98 درصدی است که با تمام وجود سعی کردند فیلمشان را به جشنواره برسانند؛ بالاخره در همه دوره‌ها ممکن است یکی دو فیلم هم ترجیح بدهند نباشند و ممکن است اصلاً فکر کنند که فیلمشان برای جشنواره و جایزه ساخته نشده است. من از همه 67 اثری که تلاش کردند که در این جشنواره باشند تشکر می‌کنم و برایشان آرزوی اتفاق‌های خوب در اکران دارم. چند فیلمساز حتی تا شب‌های آخر تلاش کردند که فیلمشان را به جشنواره برسانند و متأسفانه نشد مثل آقای کمال تبریزی، آقای محمدرضا هنرمند، آقای رسول صدرعاملی و... فیلمسازان بسیار خوب از نسل‌های مختلف در بخش مسابقه حضور دارند از آقای پرتویی و آقای حاتمی‌کیا گرفته تا جوانترهای آزمون پس‌داده‌ای مثل محمد حسین مهدویان و... فیلم اولی‌های خوبی هم در بخش مسابقه شاهد خواهیم بود. در نهایت امیدواریم مردمی که از فروش بلیت‌ها استقبال کردند با رضایت خاطر از سالن سینما بیرون بیایند تا یک فضای خوب برای اکران سال آینده ایجاد شود.
قصد مقایسه جشنواره فیلم فجر و دیگر جشنواره‌های جهانی را ندارم و منکر آن نیستم که جشنواره فیلم فجر باید هویت مستقل خود را داشته باشد اما در قیاس با جشنواره‌هایی که حتی یکسری امتیاز و بودجه در اختیار فیلمسازان کشورها قرار می‌دهند تا نمایش اول فیلمشان در آن جشنواره باشد این دیدگاه شما که‌ شأن جشنواره فیلم فجر بالاست و ما برای حضور هیچ فیلمسازی رایزنی نکردیم، خیلی متفاوت است. قبول کنیم که اسم‌ها و نام‌ها به جشنواره‌ها رونق می‌دهند. اگر برای حضور برخی از بزرگان در جشنواره تلاش و رایزنی می‌شد نه تنها چیزی از‌ شأن جشنواره کم نمی‌کرد بلکه به آن اعتبار هم می‌داد.
خودتان هم گفتید که اساساً ماهیت این جشنواره با جشنواره‌های دیگر متفاوت است. جشنواره ما امتداد سینمای ایران است و تمام تولیدات سینمای ایران و صاحبانشان این فرصت را دارند که به شکل برابر رقابت بکنند و این ویژگی منحصر به فرد این جشنواره است. دبیر برخی از جشنواره‌های جهانی با صاحبان فیلم‌هایی که با سیاست‌های جشنواره همخوانی دارد تماس می‌گیرند و حتی ممکن است رایزنی کنند تا برخی فیلم‌ها به هر طریق به جشنواره برسد؛ جشنواره‌هایی مثل کن، ونیز و برلین از این دست هستند اما جشنواره ما اصلاً ذات و ماهیتش متفاوت است. اگر قرار باشد که قبل از جشنواره یکسری اسامی شاخص را انتخاب کنیم و با آنها وارد گفت‌وگو شویم پس شگفتی‌هایی مثل سعید روستایی، محمدحسین مهدویان و هومن سیدی و... که هر ساله منتظرش هستیم کجا اتفاق بیفتد؟! با این نگاه چنین چهره‌هایی شاید هیچ وقت نمی‌توانستند وارد سینما بشوند. در جشنواره فیلم فجر، فیلم‌های سینمای ایران با هم رقابت می‌کنند و اینجا جشنواره مال خود سینمای ایران است و کسی غریبه نیست که دعوتش کنیم! مال تمام اهالی سینماست. ضمن اینکه یک فیلمساز ممکن است امسال فیلمش بهترین فیلم جشنواره باشد و 5 فیلم بعدی‌اش خوب نباشد و جایزه نگیرد. در سال‌های گذشته سینماگرانی داشتیم که با حضور در هر جشنواره‌ای چندین سیمرغ را از آن خود می‌کردند اما حالا ممکن است در 5- 4 سال اخیر نتوانسته باشند جایزه‌ای بگیرند. در جشنواره فیلم فجر فیلم‌ها هستند که با هم رقابت می‌کنند نه نام‌ها.
این نگاه حمایتی از فیلمسازان اول امسال چقدر در جشنواره فیلم فجر لحاظ شده است. به قول شما در این سال‌ها به همین شگفتی‌ها امید بسته‌ایم و بواقع فیلم اولی‌ها آبروی سینمای ایران در این چند سال بودند؛ اما تعداد کم فیلم اولی‌ها در جشنواره امسال خود جای سؤال است؟
اولاً بخش فیلم اولی هم سال گذشته نبود و ما بخشی را حذف نکردیم. از سال گذشته تصمیم گرفته شد که هرکسی که در سینما حرفه‌ای فیلم می‌سازد بتواند با همه سینماگران رقابت کند و همان‌طور که عرض کردم باز هم فیلم‌ها با هم رقابت می‌کنند فارغ از اینکه برای کدام فیلمساز باشند یا سازنده‌شان چه شرایط سنی دارد. امسال به شیوه سال گذشته فیلم‌ها با هم رقابت می‌کنند و سهمیه‌بندی وجود نداشته و ندارد. امسال سه فیلم اولی وارد بخش مسابقه شدند، البته یکی دو فیلم دیگر هم با فاصله میلی‌متری از بخش رقابت اصلی بازماندند. اطمینان دارم برای شما و همه رسانه‌ها هم بحث کیفیت مهم است و جشنواره فیلم فجر جایی است که باید بگوییم فقط کیفیت مهم است. درباره حمایت از فیلمسازان در بخش تولید هر کسی درخواست پروانه ساخت کرد نباید سد راهش شویم، اگر فیلم اولی و جوان است باید به او فضا بدهیم اما در جشنواره دیگر بحث توجه به کیفیت فیلم مطرح است. اگر خواهان برگزاری یک مسابقه سینمایی هستیم اینجا دیگر نباید بحث کیفیت فدای کمیت شود.
یعنی ملاک و معیار انتخاب فیلم‌های امسال جشنواره فقط کیفیت فیلم‌ها بود و اینکه برای چه ارگانی باشد تأثیر نداشت؟
فقط کیفیت فیلم‌ها اصل بود و هیچ ربطی به اینکه سازنده‌اش جوان است یا پیشکسوت و صاحبنام ندارد. یک نگاه این است که اسم‌های مهم به معنی فیلمسازانی که با آنها نوستالژی داریم و امتحان خود را پس دادند و جایزه سیمرغ گرفتند به جشنواره رونق می‌دهد اما از طرفی هم این بحث مطرح می‌شود که پس جوان‌ها چه می‌شوند؟ خب این کسی که الان فیلم اولی است سال بعد فیلم دومی است. حالا کنارش بگذاریم و دیگر سهمیه‌ای نداشته باشد؟! اتفاقاً بخش قابل توجهی از فیلم‌های جشنواره امسال برای نسل دوم و سوم به بعد است که اگرچه فیلمسازهای جوان هستند ولی کارشان واقعاً درخشان است، نمی‌شود سهمیه‌بندی کرد. طبیعی است که در یک جشنواره رقابتی همه هم و غمش را صرف انتخاب فیلم‌ها براساس کیفیت کند.
دوباره این سؤال را می‌پرسم یعنی صرفاً انتخاب فیلم‌ها براساس کیفیت بود و مثلاً فیلمی نداشتیم که به لحاظ مضمون و ممیزی از جشنواره حذف شود؟
امسال هیچ فیلمی با نگاه ممیزی از جشنواره خارج نشد. ممکن است حتی برخی از فیلم‌ها در زمان نمایش در جشنواره با نقدهایی هم همراه شود اما ما تلاش کردیم با نگاه بازتری انتخاب‌ها صورت بگیرد و نگاه ممیزی را کاملاً کنار بگذاریم.
به طور مشخص فیلم «آستیگمات» مجیدرضا مصطفوی که فیلم خوبی است و در مقایسه با برخی فیلم‌ها یک سروگردن بالاتر است هم به لحاظ کیفی کنار گذاشته شد؟
بله! آستیگمات واقعاً فیلم خوبی بود البته من بعد از جشنواره و اعلام اسامی آن را دیدم. خودم فیلم را دوست داشتم اما واقعاً هیچ وقت هیچ بحثی در هیأت انتخاب به لحاظ ممیزی شکل نگرفت! تعداد رأیی که فیلم آورد رأی لازم برای ورود به بخش مسابقه نبود.
البته بعد از پایان جشنواره و دیدن تمام فیلم‌ها بهتر می‌شود راجع به این موضوع صحبت کرد.
 یک نکته را توجه داشته باشید که از بین 22 فیلم داستانی اعلام شده برای بخش مسابقه قطعاً هر هیأت انتخابی هم که بود 16 فیلم این لیست را انتخاب می‌کرد یعنی تعداد قابل توجهی از فیلم هایمان 7 رأی و 6 رأی بود. یک تعدادی هم فیلم‌های 5 رأی بودند که ممکن است از میان آنها با انتخاب یک هیأت انتخاب دیگر فیلم‌های دیگری جایگزین می‌شد.
با توجه به نکته‌ای که اشاره کردید مبنی بر اینکه ممکن است نمایش برخی از فیلم‌ها به لحاظ مضمون با انتقاد مواجه شود چه تضمینی می‌دهید که این فیلم‌ها در اکران عمومی بدون جرح و تعدیل به‌نمایش عمومی گذاشته شود.
تقریباً تمام فیلم‌هایی که امسال خواهیم دید با کمترین تغییر اکران عمومی خواهند شد البته طبیعی است که ممکن است حتی تهیه‌کنندگان بعد از اکران جشنواره بخواهند با توجه به بازخورد جشنواره و برای بهتر شدن ریتم فیلم تغییراتی کوچک اعمال کنند اما فکر نمی‌کنم هیچ فیلمی به لحاظ مضمون برای اکران دچار مشکل شود.
آقای داروغه‌زاده اساساً حوزه اختیارات دبیر جشنواره تا کجاست؟
باز هم به‌خاطر همان ماهیت و تفاوت جشنواره فیلم فجر با جشنواره‌های دیگر باید بگویم جشنواره فیلم فجر، جشنواره خود سینماگران است. هیأت انتخابش از اهالی سینماست و هیأت داورانش هم، ما فقط برگزارکننده هستیم. دبیر جشنواره با معرفی هیأت انتخاب نوع نگاه خودش را اعمال کرده است و رفتار محترمانه این است که اجازه بدهد هیأت انتخاب کار خودش را بکند مگر اینکه شرایط و موقعیت خاص ایجاب کند و لازم باشد که تذکر یا یادآوری داشته باشد که ما حتی چنین موردی هم نداشتیم و امیدوارم تا آخر هم نداشته باشیم. همان‌طور که هیأت انتخاب کاملاً مستقل فیلم‌ها را دیدند و هیچ نقطه نظری نه از طریق دبیر جشنواره و نه رئیس سازمان سینمایی اعمال نشد امیدواریم هیأت داوران هم به صورت عادلانه و منصفانه فیلم‌ها را داوری بکنند.
در روزهایی که بحث فیلم محسن امیریوسفی داغ بود، آقای سیمون سیمونیان مدیر دبیرخانه جشنواره در نهایت اعلام کردند که فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» صرفاً با اختیارات دبیر جشنواره می‌تواند وارد جشنواره شود همان‌طور که سال گذشته آقای حیدری از اختیارات دبیری برای فیلم «شعله‌ور» و «امپراطور جهنم» استفاده کردند نمی‌شد امسال «آشغال‌های دوست داشتنی» مشمول اختیارات دبیری شود؟
اختیارات دبیر مربوط به ابهامات جشنواره است و در واقع نظر دبیر برطرف‌کننده ابهامات و در خصوص مواردی است که قوانین نیازمند تفسیر است. دو فیلم «شعله‌ور» و «امپراطور جهنم» در دوره گذشته به صورت ناقص بازبینی شده بودند و هیأت انتخاب نتوانست نظر بدهد بر این اساس طبق شرایط این دو فیلم در سال گذشته اعلام شد که درباره این دو فیلم هیأت انتخاب می‌تواند تصمیم بگیرد.
شما در یادداشتی کوتاه در پاسخ به اعتراض فرزاد مؤتمن اعلام کردید که فیلمسازانی که فیلمشان به جشنواره راه پیدا نکرده است به سلیقه هیأت انتخاب احترام بگذارند اما اعتراض آقای بهروز غریب‌پور به‌عنوان یکی از معترضان امسال جشنواره به سلیقه داوران نبود بلکه گلایه ایشان از زیرپا گذاشتن قوانین و آیین‌نامه مبنی بر دیده شدن برخی فیلم‌های ناقص بود.
در آیین‌نامه چنین چیزی عنوان نشده است که فیلم کامل باشد بلکه بر نسخه قابل بازبینی تأکید شده. 80درصد فیلم‌ها زمانی در اختیار جشنواره قرار می‌گیرند که مشغول مرحله نهایی کار از جمله موسیقی و صداگذاری و لابراتور و... هستند و معمولاً دو هفته قبل از جشنواره نسخه‌های کامل را تحویل می‌دهند. نسخه ارائه شده باید در حدی باشد که هیأت انتخاب اغنا شود که این فیلم شرایط حضور در بخش مسابقه را دارد یا نه.
سال گذشته اعلام زودهنگام اسامی کاندیداهای سیمرغ و همچنین برگزاری مراسم قدردانی از همه کاندیداها همزمان با سانس نمایش فیلم در کاخ رسانه، باعث اعتراض و گلایه فیلمسازانی شد که هنوز فیلمشان توسط اهالی رسانه دیده نشده بود. امسال هم شاهد برگزاری برنامه‌های مشابه هستیم؟
ترجیح من این است که تا شب قبل از مراسم اختتامیه حداقل اسامی کاندیدها اعلام نشود. در سال‌های گذشته هم اغلب همین طور بود و تا آخرین سانس جشنواره این فضای پر نشاط و جذاب جشنواره ادامه پیدا می‌کرد. درخصوص مراسم قدردانی هم ترجیح‌مان این است که این مراسم بعد از مراسم اختتامیه برگزار شود.
با توجه به مسئولیتی که در شورای نظارت برعهده دارید، قواعد ممیزی در دوران شما و دوران وزارت آقای صالحی چقدر روشن و مشخص خواهد بود؟
قوانین ممیزی برای تهیه‌کنندگان سینمای ایران مشخص و روشن و دقیق است. برخی موارد دقیقاً ذکر شده و هنگام پروانه ساخت در اختیار تهیه‌کنندگان سینمای ایران قرار می‌گیرد و همه تهیه‌کنندگانی که فیلم ساخته‌اند حداقل با این قوانین آشنا هستند؛اما آنچه برخی مواقع مشکل‌ساز می‌شود نوع برداشت شورای صدور پروانه نمایش یا شورای بازبینی است. این برداشت‌ها ممکن است متفاوت باشد که معمولاً این سوء‌برداشت‌ها با گفت‌و‌گو بین دو طرف رفع می‌شود. بیشترین مشکلی که ما با آن مواجه هستیم مربوط به فشارهایی است که از خارج از بدنه دولت به این حوزه وارد می‌شود. فیلم طبق قانون توسط تهیه‌کننده ساخته می‌شود و طبق قانون شورای پروانه نمایش مجوز اکران می‌گیرد اما در اکران دچار مشکل می‌شود؛ این بخش خارج از حدود اختیارات دولت‌هاست. در دولت آقای روحانی و وزارت آقای صالحی باید همه تلاشمان این باشد که به‌عنوان نماینده اجرای قانون، فیلمی که مجوز نمایش دارد را اکران کنیم و پای مجوزی که داده‌ایم بایستیم.
پیش از این در گفت‌وگویی عنوان کردید که از شورای صدور پروانه نمایش و ساخت، هیچ فیلمی که امکان توقیف شدن داشته باشد بیرون نمی‌آید. با توجه به تأکیدی که بر روشن بودن ممیزی داشتید می‌توان امید داشت که تعبیر این گفته شما به معنای تنگ‌تر کردن شرایط برای اهدای مجوز ساخت و نمایش نیست و بر این اساس باید خوش‌بینانه امیدوار بود که در تولیدات سینمایی سال‌های مسئولیت شما حداقل فیلمی به پرونده توقیفی‎ها اضافه نشود.
در این مدت که ما مشغول فعالیت بودیم فیلمی در شورای پروانه نمایش دچار رأی عدم نمایش نشده است. امیدواریم با هوشمندی فیلمسازان و نگاه درستی که سینماگران به مسائل و موضوعات کشور و منافع ملی و امنیتی دارند فیلم‌ها کمتر دچار مسأله باشند. همچنین امیدواریم شورای پروانه نمایش با دید باز فیلم‌ها را مورد بازبینی قرار بدهند تا تعداد بیشتری فیلم با سلیقه‌های متفاوت در سینمای ایران تولید شود و خلاقیت و نوآوری در فیلم‌ها رشد کند. فیلمسازان خودشان چارچوب قانون را رعایت می‌کنند، اجازه بدهیم که آزادی اندیشه بیشتری داشته باشند تا سینمای ایران از طریق رو به رو شدن با منتقدین و مخاطبین به شکل طبیعی‌تر رشدش را ادامه بدهد. اگر چه ممکن است فیلمی با سلیقه صددرصدی شورای پروانه نمایش و مخالفان نوع نگاه فیلمساز همخوانی نداشته باشد اما اجازه دهیم فیلمساز بازخوردش را از مردم و منتقدان بگیرد. به همان شکلی که در سینماهای حرفه‌ای دنیا شاهد هستیم. خروجی عملکرد سینمای امریکا در نحوه نظارت بر کمپانی‌های فیلمسازی‌ را با خروجی نوع نظارتی که در این سال‌ها داشته‌ایم مقایسه کنیم تا ببینیم کدام روش موفق‌تر است. نوع نظارت ما حاکی از آن است که ما هنوز اعتماد صددرصد به سینماگران نداریم و نوع نظارتمان جلوی رشد آنها را می‌گیرد، چون به جای آنها تصمیم می‌گیریم. در سینمای امریکا هم حتماً نظارت و ممیزی وجود دارد ولی آنها فضا را بازتر کرده‌اند تا منتقدین، مخاطبین، NGO ‌ها در قالب یک هیأت منصفه به سینما بازخورد و تذکر بدهند. هر فیلمسازی از یکسو باید خودش را با کمپانی‌های فیلمسازی هماهنگ کند و از سوی دیگر ازNGO ‌ها و منتقدانی که بی‌محابا نقد می‌کنند و رحم نمی‌کنند بازخورد بگیرد. این تفکر که یک شورای پنج شش نفره بتواند همه مصالح ایران را در نظر بگیرد و همه مسائل و باورهای دینی را لحاظ کند و پروانه ساخت صادر کند یک مقدار غیرواقع‌بینانه است. برای آنکه به ورطه تکرار نیفتیم باید خلاقیت، آزادی تفکر و اندیشه داشته باشیم. چارچوب‌های قانونی و مصلحتی را خود فیلمسازها رعایت بکنند و ما هم اجازه خلاقیت و فراغ‌بال برای نوع متفاوت اندیشیدن را به آنها بدهیم.
با وجود فضای تبلیغاتی که برای رفع توقیف فیلم‌ها ایجاد شد اما تا به امروز فقط فیلم «خانه دختر» رنگ پرده را دیده است. با این نوع تفکری که بیان شد می‌توان امید داشت که همان‌طور که در زمان تعویق اکران «عصبانی نیستم» قول دادید مابقی فیلم‌ها در زمان قانونی اکران شوند.
بخش قابل توجه این نگاه معطوف به حال و آینده است. ما بالاخره یک عقبه‌ای داریم و اتفاقاتی افتاده است که باید آنها را ترمیم کنیم و این زمان‌بر هست. فیلمی نمایش داده شده، برخی واکنش نشان داده‌اند و تعبیرهای مختلف شده، فیلم چند سالی توقیف شده و هر روزی که توقیف بوده نگرانی‌های نسبت به آن فیلم بیشتر شده است، نمایش دادن این دست فیلم‌ها یک مقدار زمان‌بر است و باید انرژی بیشتری برای آن بگذاریم.
پیش از این در گفت‌وگویی شرط اکران فیلم «خانه پدری» را قید شرط محدوده سنی اعلام کرده بودید. آقای کیانوش عیاری هم در گفت‌وگو با رسانه‌ها اعلام کردند که اگر چه کاملاً موافق نیستند اما آن را قبول دارند. با وجود این گویا طبق اخبار این فیلم تنها در صورت اکران در گروه هنر و تجربه مجوز نمایش می‌گیرد.
این شرط شورای پروانه نمایش است که فیلم «خانه پدری» به شکل خاص و محدود و با شرط سنی اکران شود. طبیعتاً فکر می‌کنم با توجه به این شرط شورای پروانه نمایش، در صورت توافق با فیلمساز، سینماهای گروه هنر و تجربه می‌تواند پذیرای این فیلم باشد.
طبق صحبت‌های شما با ایسنا شرط محدوده سنی قید شده بود.
نه. نمایش محدود.



حاشیه‌های یک انتخاب
پردیس ملت امسال به‌جای برج میلاد میزبان اهالی رسانه است. برج میلاد از سال 88 و در دورانی که جواد شمقدری رئیس سازمان سینمایی بود به‌عنوان کاخ جشنواره و سینمای رسانه میزبان خبرنگاران، منتقدان، روزنامه‌نگاران و سینماگران بود. با وجودی که حضور در برج میلاد به‌دلیل بعد مسافت و دوری از مرکز شهر برای تعدادی از اهالی رسانه دشوار بود، اما به مرور روزنامه‌نگاران و خبرنگاران این سینما را به‌عنوان بهترین فضا برای تماشای فیلم، استفاده از نشست‌های نقد و بررسی فیلم‌ها و... به دیگر سینماهای پایتخت ترجیح دادند و فراموش کردند که سالن اصلی برج میلاد اصلاً برای تماشای فیلم طراحی نشده و مشکلات جدی در بخش صدا و تصویر دارد.
ابراهیم داروغه‌زاده دبیر سی و ششمین جشنواره فیلم فجر در اقدامی شجاعانه پردیس ملت را به جای برج میلاد به‌عنوان سینمای رسانه انتخاب کرد. این تصمیم با مخالفت گروهی روبه‌رو شد، اما به‌دلایل مختلف از جمله برگزاری کنسرت در برج میلاد در ایام جشنواره فیلم فجر، امکان انتقال سینمای رسانه به برج وجود نداشت.

سفربه دهه شصت
«برف روی کاج‌ها» یک شروع خوب برای پیمان معادی کارگردان بود. بازیگری که با «درباره الی» به شهرت رسید و پس از «جدایی» به یک چهره بین‌المللی تبدیل شد، با دومین فیلمش «بمب، یک عاشقانه» به سی و ششمین جشنواره فیلم فجر آمده است. پیمان معادی، لیلا حاتمی و مانی حقیقی سه ضلع شاخص مثلث تهیه و تولید این فیلم هستند.
قصه «بمب» در دهه شصت می‌گذرد و فیلم حال و هوایی متفاوت با «برف روی کاج‌ها» دارد، اما مضمون فیلم مانند نخستین تجربه کارگردانی معادی عاشقانه است. مانی حقیقی تهیه‌کننده این فیلم است و لیلا حاتمی و معادی نقش‌های اصلی را بازی می‌کنند.
 پس از موفقیت «برف روی کاج‌ها» و 6 سال پس از آن معادی با دومین فیلمش که بسیار کنجکاوی‌برانگیز است به‌ جشنواره آمده و یکی از بخت‌های مسلم دروکردن سیمرغ‌های این دوره است. از همین حالا بسیاری برای تماشای فیلم او و دیدن هنرنمایی لیلا حاتمی مشتاق هستند.
معادی فیلمش را در سکوت خبری ساخت و از آن کمتر عکسی بیرون آمد و همین ویژگی‌ها، اشتیاق برای دیدن این فیلم را بیشتر می‌کند. تغییر تهیه‌کننده و همکاری پیمان معادی با یک آهنگساز بین‌المللی دو خبری بود که در واپسین روزهای باقی مانده تا جشنواره بار دیگر فیلم «بمب» را سر زبان‌ها انداخت.
 احسان رسول اف به‌عنوان تهیه‌کننده به‌جای مانی حقیقی نشست و پیمان معادی با انتشار یادداشتی از مانی حقیقی تشکر کرد. اما بمب خبری فیلم «بمب»مربوط به آهنگسازی النی کاریندرو برای این فیلم بود. این آهنگساز بین‌المللی که تجربه همکاری با کریس مارکر و تئو آنجلوپلوس را دارد همچنین در یادداشتی فیلم تازه پیمان معادی را ستود و خطاب به این فیلمساز عنوان کرد: «حتم دارم کشورت به تو خواهد بالید چرا که فیلمت برداشت مردم دنیا را از ایران تغییر خواهد داد.»

 ستاره نسل تازه
کمتر از یک دهه لازم بود تا امیر جدیدی راهش را در سینمای ایران باز کند. او حالا بازیگری است با ظاهری جذاب و فیزیکی مناسب برای تجربه نقش‌های متنوع. انتخاب اول بسیاری از کارگردان‌های نسل تازه که معمولاً به‌دنبال سینمای متفاوت هستند و گزینه قابل اعتماد سینماگران قدیمی که در چهره بازیگران جوان، سیمای قهرمان‌های اصیل خود را جست‌و‌جو می‌کنند.
 امسال امیر جدیدی یکی از گزینه‌های جدی دریافت سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد است، کیفیت بازی او در این سال‌ها روند صعودی داشته و کارنامه‌اش پربار و قابل توجه بوده است.
همکاری با بهرام توکلی در «تنگه ابوغریب» که به گواهی آنهایی که فیلم را دیده‌اند از بهترین‌های این دوره است و تجربه نقشی متفاوت در «عرق سرد» نشان می‌دهد که این ستاره محبوب مسیرهایی دشوار را برای محک زدن توانایی‌اش انتخاب کرده است.
امیر جدیدی هرگز از آن دست بازیگرانی نبود که به دام نقش جوان اول عاشق پیشه بیفتد، او در فیلم‌های مختلف به شخصیت‌های متعدد جان بخشیده و در هر نقش باورپذیر و دوست داشتنی بوده است.


غایبان همیشه
هر سال و با اعلام فهرست نهایی آثاری که در بخش اصلی جشنواره فیلم فجر رقابت می‌کنند، آنهایی که فیلمشان از جشنواره بازمانده درباره این ماجرا موضع‌گیری می‌کنند. معمولاً اعتراض‌ها ربطی به‌کیفیت فیلم‌ها ندارد و بیشتر، نظر هیأت انتخاب را زیر سؤال می‌برد. هیأت انتخاب هر دوره هم اغلب توجیه و تفسیری برای انتخاب‌هایش دارد که بعضی مواقع قابل طرح و برخی مواقع غیرقابل طرح هستند. سی و ششمین جشنواره فیلم فجر غایبانی دارد، مانی حقیقی «خوک» را به جشنواره برلین داد و از رقابت در فجر منصرف شد. ابوالحسن داوودی و بهمن فرمان‌آرا ترجیح دادند وارد رقابت فجر نشوند. فیلم «آشغال‌های دوست داشتنی» را هیأت انتخاب ندید تا محسن امیریوسفی باز هم بلاتکلیف بماند. «آستیگمات» (مجیدرضا مصطفوی) که فیلمی اجتماعی است گویا به‌دلیل مضمونش انتخاب نشد. اما یکی از عجیب‌ترین اتفاق‌ها انتخاب نشدن فیلم فرزاد مؤتمن بود. گویا مؤتمن امید زیادی به‌«سراسر شب» داشته، به‌همین دلیل پس از آنکه هیأت انتخاب فیلم تازه‌اش را نپسندید با رسانه‌ای کردن اعتراضش، تلاش کرد از حق خود و فیلمش دفاع کند.

مسیر تازه
محمدحسین مهدویان کارگردان جوانی است که با «ایستاده در غبار» و «ماجرای نیمروز» یک شبه ره صد ساله پیموده. سینماگری که ارزش فیلم‌هایش فقط محدود به طرح سوژه‌های سیاسی و مضامین ملتهب نیست. او در آثارش فضایی باورپذیر و واقعی از دهه شصت خلق کرده است، فیلمسازی که می‌داند چطور جذابیت را به موضوعی سیاسی تزریق کند و با زبان تصویر با مخاطبش سخن بگوید. مهدویان با هوشمندی در سومین فیلمش به سراغ فضایی متفاوت با دو اثر قبلی خود رفته. «لاتاری» یک فیلم اجتماعی امروزی است که مضمون عاشقانه دارد و درباره دو شخصیت جوان است که رؤیای سفر به امریکا را در سر می‌پرورانند. «لاتاری» ورود به دنیایی تازه برای مهدویان است. دنیای که مخاطب می‌تواند در آن گسترده‌تر شود. مهدویان در این فیلم یک چهره تازه هم به سینمای ایران معرفی می‌کند، زیبا کرمعلی در کنار ساعد سهیلی نقش‌های اصلی این فیلم را بازی می‌کنند. پیروزی یا شکست مهدویان در این فیلم می‌تواند مسیر آینده حرفه‌ای او را تعیین کند. بازگشت به سینمای ایدئولوژیک یا رفتن به سمت مخاطب بیشتر؟

 تنها در میان جمع
منیژه حکمت که بیشتر به‌عنوان تهیه‌کننده در سینمای ایران شناخته شده امسال با «جاده قدیم» به جشنواره فیلم فجر می‌آید. در غیبت زنان سینماگر نسل اول و نسل دوم، او تنها نماینده زنان کارگردان است. پوران‌درخشنده، رخشان بنی اعتماد، تهمینه میلانی از نسل اول و نیکی کریمی، آیدا پناهنده و تینا پاکروان از نسل دوم سینماگران زن در این دوره فیلم ندارند. «جاده قدیم» یک فیلم اجتماعی زنانه است و نقش اصلی آن را مهتاب‌کرامتی بازی می‌کند.حکمت این فیلم را در سکوت خبری ساخت و کمتر اطلاعات یا عکسی درباره آن منتشر شده، با این همه بر اساس شنیده‌ها از موضوع ملتهب اما جذاب فیلم و نوع نگاه کارگردان می‌توان انتظار داشت «جاده قدیم» یکی از آثار جنجالی سی و ششمین جشنواره فیلم فجر باشد.
 
 کهکشانی‌ها
ترکیب درخشان همایون شجریان، سهراب پورناظری و حمید نعمت‌الله پیش از این در «رگ خواب» و «آرایش غلیظ» به خلق ترانه‌ها و موسیقی منجر شده که مستقل از این آثار بارها شنیده شده و به دل مردم راه یافته است. نعمت‌الله در «شعله‌ور» با زوج شجریان-پورناظری همکاری می‌کند. این زوج محبوب که جنس موسیقی و آوازخوانی‌شان منحصر به فرد است، در این سال‌ها کوشیده‌اند در کنار وفاداری به اصول موسیقی سنتی و حفظ اصالت آن، در مضمون، ساختار و فرم نوآوری کنند. حاصل کارشان آثاری بوده که نسل جدید را با موسیقی شورانگیز و پر حس و حالشان همراه کرده است. همایون شجریان که سال‌هاست از زیر سایه نام پدر بیرون آمده، در دوران اوج کاری‌اش قرار دارد و بسیار محبوب است. سلیقه و نگاه خاص او به موسیقی و قدرت صدایش در «آرایش غلیظ» که فضایی فانتزی داشت، بروز و ظهوری خاص پیدا کرد. در «رگ خواب» که رویکردی متفاوت با «آرایش غلیظ» داشت، نوع موسیقی و اجرای همایون شجریان تغییر کرد تا متناسب با فضای رئال و رمانتیک فیلم باشد. «شعله ور» حتی اگر فیلم خوبی نباشد، از همین حالا می‌توان روی شنیدنی بودن موسیقی و ترانه‌اش شرط بست.